عصب کشی یا عصب کُشی ؟!

برای جواب دادن به این سوال، در ابتدا باید دید چرا یک دندان نیاز به درمان عصب کشی یا عصب کُشی دارد.
همانطوری که میدانید دندان دارای دو قسمت تاج و ریشه می باشد. تاج دارای یک قسمت بیرونی به نام مینا و یک قسمت درونی به نام عاج می باشد، درست زیر عاج یک محفظه ای وجود دارد که اطاق پالپ نامیده می شود و در آن عصب و عروق خونی از ریشه وارد آن فضا می گردد و تغذیه قسمتهای مختلف دندان را برعهده دارد.پس اعصاب و عروق از ریشه وارد دندان و به محفظه یا اطاق پالپ وارد می گردند، حال تا زمانی که اطاق پالپ در معرض عوامل میکروبی یا مکانیکی قرار نگیرد نیاز به درمان عصب نیست. وقتی که یک دندان در معرض عوامل میکروبی قرار می گیرد در ابتدا مینا شروع به تخریب شدن می نماید.ولی چنانچه پوسیدگی از سد مینا رد شود و به عاج برسد با توجه به اینکه عاج عضو ضعیفی در مقابل پوسیدگی ها پیشرفت می کند، در این مواقع دندانها نسبت به آب سرد و شیرینی حساس می باشد البته باید متذکر شویم  همیشه درگیری عاج همراه با درد یا حساسیت نسبت به سرما و شیرینی نیست  و چه بسا این پوسیدگی با چشم حتی توسط دندانپزشک دیده نمی شود و نیاز به تهیه گرافی جهت تشخیص پوسیدگی ها دارد لذا امتناع بیماران از تهیه گرافی در این مرحله به ضررشان می باشد و با توجه به بدون علامت بودن پوسیدگی ها، پوسیدگی پیشرفت کرده، باعث می گردد تا پوسیدگی وارد اطاق پالپ شده، اعصاب و عروق را درگیر نماید.تا وقتی که پوسیدگی وارد اتاق پالپ نشده نیاز به درمان عصب وجود ندارد که این را دندانپزشک با کمک رادیوگرافی و یا حین تراش و برداشتن پوسیدگی، تشخیص میدهد.

در اثر ارتباطی که بین اطاق پالپ از طریق ریشه به فضای اطراف ریشه دندان ( استخوان و لثه ) وجود دارد آلودگی از انتهای ریشه وارد فضای اطراف دندان شده، از اینجا به بعد انتهای ریشه دچار التهاب می شود و سلولهای التهابی از طریق عروق وارد اطاق پالپ می شود و در اثر دفاع بدن در مقابل پوسیدگی در اطاق پالپ افزایش حجم خون را به خاطر دفاع بدن داریم و این افزایش حجم باعث فشار به عصب دندان شده، درد بسیار شدیدی عارض می گردد.

و چنانچه درمان صورت نپذیرد باعث از بین رفتن عصب شده، اصطلاحاً دندان نکروز می گردد یا بطور عامیانه می میرد. وقتی که دندان به اصطلاح مرد و اگر درمان نشود انتهای ریشه شروع به عفونت می نماید که همراه با آبسه می باشد، لازم به ذکر است در ابتدای درگیری عصب و وقتی که هنوز دندان زنده است با درد بسیار شدیدی همراه است و اغلب بیماران با ایجاد یک درد شدید در این مرحله به گمان وجود عفونت مبادرت به خوردن آنتی بیوتیک می نمایند در صورتیکه همانطوری که عرض شد در این مرحله هنوز عفونتی ایجاد نشده پس نیاز به آنتی بیوتیک نیست و برای مقابله با درد فقط مسکن کفایت می کند ولی چنانچه عفونت به انتهای ریشه رسیده باشد  باعث نکروز شدن ( مرده شدن ) دندان می شود.

تا زمانیکه عفونت فعال نشود و آبسه ایجاد نگردد ممکن است علیرغم آلودگی دردی وجود نداشته باشد.

پس در واقع دندانی که نیاز به عصب کشی یا عصب کُشی دارد همواره با درد همراه نیست و چون همیشه همراه با درد نیست قصد ما هم در واقع کشتن عصب یا کشیدن عصب نیست، بلکه تمیز کردن ریشه از آلودگی و بستن مسیر انتهای ریشه جهت جلوگیری از دسترسی آلودگی به انتهای ریشه است که خطر انتشار عفونت از آنجا زیاد است.

←  بنابراین ما در اصل ریشه را درمان می کنیم تا آن را از آلودگی باز داریم و در حقیقت:

عصب کشی یا عصب کُشی هر دو اشتباه می باشد

ودرمان ریشه یا روت کانال تراپی نام صحیح این درمان است

البته در اصطلاح عامیانه بازهم،  عصب کِشی نام صحیح تری می تواند باشد.

پس بهتر است دندانها در همان ابتدای پوسیدگی درمان شوند و  منتظر درد نباشیم  زیرا آلودگی عصب مشکلات زیادی را به همراه دارد و علاوه بر تخریب بیشتر دندان، درمانهای پیشرفته تر، گرفتن وقت زیاد، هزینه  بیشتری را هم به بیماران تحمیل می کند.